کد مطلب:233412 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:260

مفهوم امامت
سخن اصلی در موضوع امامت، حول زمامداری و حاكمیت نیست، كه فراتر از آن است. زمامداری مسلمین - ساسة العباد - تنها یكی از شؤون امامت است كه تحت شرایط خاصی بر امام لازم و واجب می شود (و البته در طول تاریخ اسلام در این زمینه بسیاری سد راه ائمه شدند و در راه سكانداری جامعه مسلمین توسط آنان ایجاد مانع كردند).

بنابراین موضوع امامت نه تنها یك مسأله تاریخی و كهنه نیست، بلكه مسأله ای نو و تازه و اساسا یك امر حیاتی است؛ یعنی مسلمانان از آن نظر كه دین را عامل حیات خود می دانند و معتقدند همان گونه كه ماهی در آب زنده است و بدون آن ادامه حیاتش ممكن نیست، انسان مسلمان نیز اگر از اصول اساسی اسلام جدا شود، مرده است و روشن است كه امامت از اركان دین و اصول این آیین می باشد و چناچه امامت از اسلام گرفته شود، چیزی جز جسدی بی روح باقی نخواهد ماند.

البته مردم جایگاه حقیقی و بلند مرتبه امامت را به آسانی نه می شناسند و نه می توانند بشناسند، تا چه رسد به این كه در مقام رقابت برآیند، یا در تعیین و رساندن امام به این مقام، نقشی داشته باشند. مقام امامت ناشی از استعداد و شایستگی عینی ویژه ای است كه محصول عطا و عنایت الهی است. نه تكیه بر این مسند عالی كه كار هر كسی است و نه ردای امامت برازنده ی هر قامتی.

امام علیه السلام یگانه ی دوران خویش است [1] و همواره تنها یك نفر، به عنوان امام، و فرمانروای مطلق دین و دنیای مردم بوده و خواهد بود. از امام رضا علیه السلام پرسیدند: آیا ممكن است در یك زمان دو امام وجود داشته باشند؟



[ صفحه 14]



حضرت فرمود:

لا، الا و أحدهما صامت [2] ؛

نه، مگر این كه یكی از آنها ساكت باشد.

تا هر زمان كه انسانی بر روی زمین زندگی كند، ناگزیر امامی وجود خواهد داشت و جهان هستی و جامعه ی انسانی، هرگز بدون امام نخواهد ماند.

تنها راه شناخت شایستگی های امام، این تجسم تقوی و فضیلت، بهره جستن از كلام این هادیان نور است كه بسان چلچراغی ظلمت جهل را می شكنند و روشنای هدایت را ارزانی می دارند و تلاش ما نیز در این مقال بر آن است كه از محضر نادره گلی از بوستان، بهره بگیریم كه قرنها پیش، كوتاه زمانی میهمان سرزمینمان بوده است. از عطر كلام حضرت ثامن الحجج امام علی بن موسی الرضا علیه السلام شمیم جانمان را نوازش می دهیم و از دریای معرفت آن امام همام لبی تر كنیم.


[1] الامام واحده دهره (اصول كافي،كتاب الحجة، باب نادر جامع في فضل الامام عليه السلام.).

[2] الكافي 321 / 1، ح 7.